سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اظهر من الشمس


بسم رب الحسین(ع)...

کاروان حرکت میکند...مقصد قم...حرم حضرت معصومه؟نه...کربلا...
وارد شهر قم میشوی...گنبد با صفای خانم رو میبینی وسلام میدیو اجازه میگیری...از خانم حضرت معصومه(س) اذن دخول به کربلا رو میگیری...
کاروان میایستد...پا که بر زمین میگذاری زمینو زمان فریاد میزنن...حسین(ع)...حسین(ع)...حسین(ع)...حسین(ع)...جمعیتی ازعشتاق به سمت مدرسه در حرکتند...
صف...میری داخل صف... صف یعنی بین الحرمین...صف یعنی انتظار...انتظار یعنی اشک...اشک یعنی صدا زدن...یعنی لحظه لحظه تپش قلبت میگه یا حسین...هر کسی حالی دارد دیدنی...حاله زیارت آقا...حال زیارت کربلا...

لحظه به لحظه نزدیک تر می شوی...نه آقا به تو نزدیک تر می شود...و صدای مداحی که می خواند همه عالم فدایت یا حسین...

یا حسین...نوبتت میشود...راه باز می شود...دل باز می شود...چشم باز می شود...چشمت به ضریح آقا روشن میشود...دلت به ضریحش گره می خورد...دستانت برای گدایی دراز می شود...تو هستیو ضریح آقا...نه...تو هستیو خود آقا...

پی نوشت:به تمام دوستانی که فرصت نکردن برن قم زیارت ضریح آقا پیشنهاد میکنم حتما برن...مگه میشه آقا عشاقشو اونجا تنها بزاره حتما خود آقا هم اونجاست...