سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اظهر من الشمس

  

  

  

  

بسم رب الحسین

  

کاروان اشک روانه می شود سوی دل

  

فروغ دیده ز جان می رود و

  

می نگارد قلم هم سوی پا برهنگان  کرب و بلا

  

می نگارد در دفتر عشق می رود و می شکند ز داغ حسین

  

سرگشته می شود و حیران در آسمانِ سرخ


آسمانِ سرخی که طوفانیست ز ناله های کودکان


عطش ابرهای تشنه امانِ زمین را می گیرد


قلم می رسد به کربلای حسین


همچو پری سبکبال سوقش می دهند سوی شش گوشه


شش گوشه ای که دیده نشده


فقط وصفش شنیده شده


باران می بارد...


التماس دعا


اظهر