پيام
+
بسم رب الحسين
پسر اجازه خواست
پدر بي درنگ گفت برو
گويا بزرگش کرده بود براي *شهادت*
*پاي علي* گره خورده بود به *دلِ حسين*
حرکت نمي کرد...
با چشمانش سخن گفت با پدر
خدا ميداند چه گفت
به گمانم *اجازه ي ارباً اربا را هم از پدر گرفت*
اظهر

دانش آموز پويا
93/12/12
سعيد عبدلي
@};- الّلهُـمَّ صَلِّ عَلـي مُحَمَّـد وَآلِ مُحَمَّـد وَعَجِّـل فَرَجَـهُم@};-
يا راحم العبرات
:(
يا راحم العبرات
سلام،ميگم شما که اينقدر تصويراي مذهبي ميزارين کاشکي از پسوند ashura استفاده کنيد..
پيام رهايي
شمشيرهاي آخته در هيجانند و فرياد واعلياه سر ميدهند...!:(
دانش آموز پويا
الّلهُـمَّ صَلِّ عَلـي مُحَمَّـد وَآلِ مُحَمَّـد وَعَجِّـل فَرَجَـهُم