پيام
+
بسم رب المهدي
گريه هاي *خونبار ش*
*درياي خون* راه انداخته
بر *سجاده ي او*
سياهي *عزاي جدش*
*آيينه اي سرخ* است
در *غروب چشمانش*
و*دلي مضطر*...
با *تپش هاي واعطشا*
*نگاهي منتظر* به آسمان
*نداي مادري* ميرسد به گوش
*اين طالب بدم مقتول بکربلا*
اين است حال اين روزهاي *مهدي فاطمه*:(
اظهر

-شهادت
92/9/4

❀نياز
:'(
*بنت فاطمه*اظهر
:'(