شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ بسم رب المعصومه... بانوي من... نگاهم که به گنبدت مي افتد جانم براي رسيدن به حرمت پر مي کشد... اذن دخول را با چشماني باراني ميگيرم... همچو پرنده اي در آسمان حرمت پرواز ميکنم... عطر ضريحت پروبال شکسته ام را مرهم است... هر سه شنبه ذکر يا معصومه سهم اين دل است... هر که تورازيارت کند بهشت بر او واجب مي شود... امابهشت من همينجاست...حرمت،حس نگاهت ...سير نميشوم از کرمت...
mamantala
به به اظهري بالاخره شما هم مثل آقا جون شعر ميگيد . بالاخره يکي از بچه ها به آقا جون رفت و شاعر شد . خداروشکر
به به مامان طلا...آقا جون کجا و من کجا...
نه استاد مامان طلا...آقا جون کجا و خانم اظهر کجا:)
عجب...آب گل آلودو ماهيگيري تو روز روشن...:)
تاريخ ز تکرار خودش گريان است/ با نوح بگو که نوبت طوفان است/ از مرقد حجربن عدي فهميدم/ از چيست مزار فاطمه(س) پنهان است.
mamantala
واقعا آقاجونم يه عمرکه شاعر فداش بشم الهي
خدا حفظش کنه...@};-
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top