سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اظهر من الشمس

  

  

بسم رب المهدی

  

دلم هوایِ آمدنتان کرده

  

هوایِ یک دلِ سیر دعای فرج در آسمانِ نگاهتان

  

هوای ِعطر گل های نرگسِ تازه شده زیر بارانِ های دعای ندبه

  

هوای ِعهد های بسته شده با آواز بلبلانِ سحرگاه

  

هوایِ مستجاب شدنِ دعای مضطر های بی پناه با دعای مولایشان

  

هوایِ رسیدنِ به گوهرِ تابانِ امامت در شب های تاریکِ غیبت

  

هوایِ همدل شدن با الهی العفو های نیمه شبتان

  

هوای ِ تفسیر ِ سطر به سطرِ قرآنِ ناطقِ چشمهایتان


هوایِ جان دادن در روضه ی مادرتان


هوایِ گوشِ دل سپردن به حرفهایِ علی وارتان


هوایِ زیارتِ رویِ ماهتان و بوسه بر قدم های پر برکتتان


هواِیِ سلام بر حسین گفتن پشتِ سرتان روبرویِ شش گوشه


هواِیِ جرعه جرعه نور گرفتن از نماز های زهرائیِتان


هوای هجرت به خیمه ی تنهایی و خونِ دل خوردن بر غربتتان


هوایِ پرواز تا خودِ خدا با دعایِ خیرتان


دلم هوای ِ آمدنتان کرده ...


هوایِ یکبار دیدنتان...


اللهم عجل لولیک الفرج

اظهر

 


  

  

  

  

بسم رب الشهدا

  

مناجات شبانه ای داشتید غرق ز نور فاطمی

  

شیرین ترین دریای عشق قنوت بارانی شما بود

  

دست کشیدید از هوای آلوده ی دنیا پرستی و وضوی بندگی گرفتید

  

همچو سرو آزاده قامت نماز بستید و رها شدید سوی ِمهر ارحم الراحمین

  

دل بریدین و دل یار را بردین سوی خاک های غرق به خون...

  

خاک های آغشته ز اشک های عاشقی

  

هنگام رکوع همجو لاله ای واژگون می سوختین  در فراق معشوق


و عطر نفس هایتان جاری می شد در زیارت عاشورا


سپیدی روی ماه زینت محفلتان می شد و طلوع خورشید وقت جان نثاری بهر یار...


پرندگانِ آسمانی به انتظار می نشستند تا همراهی کنند لبیک یا حسین ِ شما را تا کربلا...


گاهی یاکریمی آرزوی پرواز در سجاده ی آسمانی شما را میکرد


وگاهی گلی پرپر می شد تا اللهم الرزقنایِ شهادتِ شما برآورده شود...


برایِ اهل آسمان سفیرانِ عشق بودین و برایِ اهلِ زمین تکه ای از آسمان


نگاهتان را روانه سازید به دلِ زمینی ما تا پرواز کند نفس های ما سوی ارباب...


شهدا التماس دعا


اظهر

 

 

 


  

  

  

  

بسم رب الحسین

  

کاروان اشک روانه می شود سوی دل

  

فروغ دیده ز جان می رود و

  

می نگارد قلم هم سوی پا برهنگان  کرب و بلا

  

می نگارد در دفتر عشق می رود و می شکند ز داغ حسین

  

سرگشته می شود و حیران در آسمانِ سرخ


آسمانِ سرخی که طوفانیست ز ناله های کودکان


عطش ابرهای تشنه امانِ زمین را می گیرد


قلم می رسد به کربلای حسین


همچو پری سبکبال سوقش می دهند سوی شش گوشه


شش گوشه ای که دیده نشده


فقط وصفش شنیده شده


باران می بارد...


التماس دعا


اظهر