سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اظهر من الشمس

 

 

بسم رب المهدی


هوای نبودنت نمک می زند بر زخمِ دل...


در کدام صفحه از دفتر زندگی ام گم شده ای


که پیدایت نمی کنم...


من که دفتر دل را زده ام به نامت


من که خط های انتظار را از بر کرده ام


من که قلم به عشق تو در دست گرفته ام...


من که خاک جمکران را سرمه ی چشم کرده ام


من که اشک دیده را نذر جمالت کرده ام


من که نفس هایم را با نام تو تازه می کنم


من که این فاصله ها را با ناله ی دل پر کرده ام


من که شب تار را به یاد تو سحر می کنم


من که سالهاست به انتظار نشسته ام...


من که در نبودنت غروب کرده ام...


اظهر