سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اظهر من الشمس

 

بسم رب المهدی


سه شنبه ها...


روزها را یک به یک در انتظارم


تا سه شنبه ای دیگر از راه برسد


و حسِ انتظار


حسی است که در این روز برایم زنده میشود


تمام دلتنگی های هفته را جمع میکنیم


می سپارم به آسمان نگاهِ شما


نفس می کشم در هوای شما


نگاهم خیره ماند


به یا مهدی(عج) نوشته شده


روی گنبد فیروزه ای


مادری شما را صدا زد


با این اسم


دلم لرزید


به یاد مادری پهلو شکسته


به یاد روضه ی دست های بسته


سر که بلند میکنم


سیل عاشقانت را میبینم


چقدر خود را حقیر میبینم


میان این خوبان


چقدر ندارم میان این داراها


چقدر ندارم...


تمام داراییم اشک است


برای شما...


اظهر





 


 

 

 

بسم رب الکریم


 

 

الهی در این هوای طوفانی به سجاده ی امن تو پناه می برم


 

 

الهی در این صحرای نا امیدی دل به درگاه تو خوش کرده ام


 

 

الهی دست به دامان اشک چشمانم شده ام


 

 

تا بشوید هر چه را که مانع رسیدن به توست


 

 

الهی دست به آسمان تو بالا برده ام


 

 

تا رنگ و بوی هوای تو را بگیرم


 

 

الهی خسته و درمانده چشم به


 

 

رحمت و فضل تو دوخته ام


 

 

الهی...الهی...الهی


 

 

اظهر

 

 


 

 

بسم رب النور


 

 

خیال...



*چشمانش* را می بندد...


 

 

دست دلش را میگیرد...


 

 

آرام آرام از خودش دورمی شود...


 

 

همسفر کبوتر های عاشق...


 

 

در آسمان خیال پرواز میکند...


 

 

خود را به نسیم کوی یار می سپارد...



دیگر توان حرکت ندارد...


 

 

نگاهی او را به زمین می کشاند...


 

 

درسرزمین عشق فرود می آید...


 

 

خود را کنارضریح  میبیند...


 

 

دلش را دور ضریح طواف می دهد...


 

 

آرام می شود...



با خیال نگاه شما آرام  می شود...


 

 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا...


اظهر